دو شنبه 19 دی 1390 |
رسم آدما من دلم شکسته و خسته از این زمونهام اشک چشمام میباره دنبال یک بهونهام تموم زندگیام خاطرههای خستمه همه دار و ندارم این دل شکستمه دل من غصه نخور زندگی پیچ و خم داره توی اوج شادیا بازم یه چیزی کم داره میکشم خجالت از تو دل مهربون من چون که هیچکس نمیشه تو دنیا همزبون من اگه غصهای داری رو تو بکن به آسمون بگو اون گلایههاتو به خدای مهربون
نظرات شما عزیزان:
:: برچسبها: انتهاي روياي الهه عزيز,
نویسنده : Mehr
|